سلام دوستای گلم . من منظورم فقط یه خداحافظی ساده بود برای رفتن به یه سفر ساده . فقط همین ... ولی ممنون از محبتتون . این آخرین کار منه . ولی چون دیشب گفتم شاید بازم تغییرش بدم . شما هم با نظرای خوبتون راهنمائیم کنین ... بازم ممنون .

 

ـ با قاب عکس خالی تو حرف می زنم ـ

امشب دوباره درد تو افتاده در تنم

من عاشق سکوتم و تنهائی و غزل

مانند کرم روی زمین وول می زنم ـ

ـ تا اینکه نوبتم بشود  - مثل دیگران -

تا اینکه پیله ای بتنم قبل رفتنم

اما نه اینکه فکر کنی بی تو می روم ...

نه , پیله را به دور خودم با تو می تنم

   *  *  *

وقتی که من بدون تو باشم - که نیستم -

ما نند شیشه ام که برای شکستنم ـ

ـ صف می کشند پیر و جوان , آشنا , غریب

هر لحظه بیم خرد شدن دارد این تنم

ـ حالا صدای خرد شدن توی گوش تو ـ

نه , این صدای خرد شدن نیست , این منم

دارم برای اینکه بفهمی چه می کشم

نقش تو را به روی تن کوه می کنم

   *  *  *

حالا ببین درآمدم از پیله ام , ببین

پروانه ای شدم که تو را دور می زنم

اصلاْ درست نیست فقط مال من شوی

عطر تو را به کل جهان می پراکنم ....

 

                                                      تا بعد ...